منحنی ابینگهاوس: سرعت فراموشی ذهن انسان
خلاصه نتایجی که ابینگهاوس پس از سالها تلاش مداوم به آن دست یافت، در نمودار زیر نشان داده شده است. این نمودار معروف است به منحنی فراموشی ابینگهاوس:
این نمودار به ما نشان میدهد که سرعت فراموشی اطلاعات در حافظه ما چقدر است و چه میزان از آن اطلاعات پس از مدت زمان مشخصی در حافظه ما باقی میماند (یه به عبارت دقیقتر، به چه میزان از این محفوظات ذهنی دسترسی داریم).
اگر به سمت راست نمودار نگاه کنیم، متوجه میشویم که حتی پس از ده سال، هنوز ده درصد اطلاعاتی که یک بار وارد حافظه ما شدهاند، هنوز در دسترس است. از روی انتهای نمودار میتوان گفت هر چیزی که یاد میگیریم، برای همیشه ردی از خود بر روی حافظه ما باقی میگذارد.
اما اگر سمت چپ نمودار را نگاه کنیم متوجه یک نکته جالب و شاید کمی نا امیدکننده میشویم: پس از تنها ۱ روز، فقط سی درصد آن اطلاعات را میتوانیم به یاد بیاوریم. پس از ۲۰ دقیقه، ۴۲ درصد و پس از ۱ ماه، ۸۰ درصد آن را فراموش میکنیم.
در کل نتیجهای که میتوانیم بگیریم این است که سرعت فراموشی در ابتدای یادگیری بسیار سریع است و این سرعت به شدت (با رشد نمایی) کاهش پیدا میکند.
تکرار بیشتر یا مرور به موقع؟
هدف ما از پرداختن به این موضوعات، بهبود عملکردمان در به خاطرسپاری چیزهایی است که یاد میگیریم؛ از جمله کلمات زبان انگیسی و قواعد و اصول مربوط به این زبان. اما چگونه میتوانیم در این زمینه بهتر عمل کنیم؟
احتمالاً اولین جوابی که به ذهن بیشتر ما میرسد، تلاش بیشتر است که در واقع معنی آن در غالب موارد تکرار بیشتر است. بسیاری از ما در مدرسه با این روش درس خواندهایم؛ شماره تلفنها را همینطوری حفظ میکنیم و تا حدودی به این روش عادت کردهایم. آنقدر اطلاعات موردنظرمان را تکرار میکنیم تا آن را به حافظه بسپاریم.
البته اگر به نمودار بالا دقت کنیم میبینیم که این اطلاعات مدت زمان زیادی قابل استفاده نخواهند بود چون با گذر زمان کوتاهی بیشتر آن فراموش میشود و معمولاً آن مقدار کمی که باقی میماند کافی و قابل استفاده نیست. یعنی اگر مفهومی را امروز به صورت دقیق و کامل بخوانیم و بفهمیم و مرور کنیم، پس از یک شبانه روز فقط یک سوم آن مطلب را به خاطر داریم.
احتمالاً به ذهن شما هم رسیده است که منطقیترین روش این است که در زمان مناسب، یعنی قبل از فراموش شدن لازم است که آن مطلب را دوباره مرور کنیم تا درک ما از آن مطلب دوباره صد در صد شود.
تلاش بیفایده
اگر پشت سر هم و در یک جلسه، یک کلمه یا مفهوم جدید را بیشتر از مقداری که لازم است تکرار کنیم، به آن Overlearning یا یادگیری بیش از حد گفته میشود. اینکار در بعضی موارد مثل تمرین یک مهارت (نواختن پیانو یا تمرین تنیس) مفید است اما در بیشتر موارد، از جمله هنگام یادگیری کلمات یا قواعد یک زبان، کمکی به ماندگاری آن کلمه و قاعده در حافظه نمیکند و طبق تحقیقات محققین دانشگاه اکسفورد، صرفاً انرژی و زمان ما را هدر میدهد.
به عبارتی پس از آنکه یک کلمه یا قاعده را یاد گرفتیم، بهتر است برای صرفه جویی در انرژی و زمان، تکرار آن را متوقف کنیم و اینکار را به زمانی دورتر و مناسبتر موکول کنیم.
نکته اصلی در اینجا این است که هنگام یادگیری یک زبان، میخواهیم ماهها و سالها بعد هم آنچه را که یاد میگیریم، بتوانیم به یاد بیاوریم و میخواهیم این کار را با صرف کمترین زمان و انرژی صرف کنیم.
در نوشته بعدی به قانون سوم حافظه میپردازیم و همین قانون دوم را در کنار یک مفهوم جدید دیگر ادامه میدهیم.
برنامه های پیشنهادی تربیت بدنی...
برچسب : نویسنده : jf-talim بازدید : 171